ساعت بیولوژیک «بزرگ شدن» به موقع زنگ میزند. درست روز یکسالگیاش راه افتاد و تا شش ساله شد، دندانش لق شد. قبلش هی از من میپرسید کی دندانم میافتد و من نمیتوانستم هیچ تاریخ مشخصی بدهم. دستش مدام توی دهنش است تا لق شدگی را دقیق و درست حس کند و تجربه کند و بچشد. منتظر است تا سکه طلا زیر بالشش پیدا کند.
امروز از من میپرسد آیا Egypten (مصر) در عالم واقع وجود دارد؟ میگویم آره و با هیجان درباره «رامی عصام» دوست خواننده مصریمان حرف میزنم و میگویم مصری است. میپرسد میشود برویم مصر؟ میگویم آره، میتوانیم برویم و چیزی را که به آن میگویند «اهرام» ببینیم، حرفم را قطع میکند و میگوید pyramider و درباره آن و درباره فرعونها برایم توضیح میدهد.
دیروز که یک حرف گنده زده بود، ازش پرسیدم اینها را از کجا میدانی؟ گفت کارتون. از کارتونها خیلی چیز یاد میگیرم و به همین خاطر است که میگویم برایم کارتون بگذارید. همان دیروز به او کلمه «غیرمنصفانه» را یاد دادم، غیرمنصفانه و «غیرعادلانه». صبح بهم میگوید اینکه او نمیتواند امروز هم بستنی بخورد، غیرمنصفانه است. او هم به من اصطلاحات سوئدی یاد میدهد.
امروز از من میپرسد آیا Egypten (مصر) در عالم واقع وجود دارد؟ میگویم آره و با هیجان درباره «رامی عصام» دوست خواننده مصریمان حرف میزنم و میگویم مصری است. میپرسد میشود برویم مصر؟ میگویم آره، میتوانیم برویم و چیزی را که به آن میگویند «اهرام» ببینیم، حرفم را قطع میکند و میگوید pyramider و درباره آن و درباره فرعونها برایم توضیح میدهد.
دیروز که یک حرف گنده زده بود، ازش پرسیدم اینها را از کجا میدانی؟ گفت کارتون. از کارتونها خیلی چیز یاد میگیرم و به همین خاطر است که میگویم برایم کارتون بگذارید. همان دیروز به او کلمه «غیرمنصفانه» را یاد دادم، غیرمنصفانه و «غیرعادلانه». صبح بهم میگوید اینکه او نمیتواند امروز هم بستنی بخورد، غیرمنصفانه است. او هم به من اصطلاحات سوئدی یاد میدهد.
حیف که من وقت ندارم کارتون ببینم!