Wednesday, March 5, 2014

مادری در سوئد


آن چیزی که از برابری جنسی در سوئد می‌گویند، یکی از نمادهایش مردانی هستند که کالسکه هل می‌دهند و در ساعت‌های کاری روز، با یکی دو بچه برای خرید یا تفریح به مراکز خرید و زمین‌های بازی می‌روند. این چیزی است که حتی در کشورهای اروپایی دیگر هم کمتر می‌شود دید. اما این تمام داستان نیست، برابری جنسی هم فقط به حقوق مادران مربوط نمی‌شود. اما به عنوان یکی از بخش‌های ماجرا، ویژگی مهم جو عمومی جامعه، احترام به مادر و فرزندش است؛ چیزی که در جامعه‌ی ایران تبلیغ می‌شود اما کمتر نشانه‌ای از آن هست. در مقابل جامعه‌ی ایران که می‌خواهد زنان را به نقش مادری‌شان تقلیل دهد، این جامعه به نقش مادری احترام می‌گذارد. احترامش این‌طوری است که زنی به دلیل مادر شدن، تحقیر نمی‌شود. بی‌کلاس و عقب افتاده خوانده نمی‌شود. این‌طوری نیست که از بقیه -حتی مدافعان حقوق زنان- حرف و طعنه بشنود که چرا با خودش این کار(!) را کرده است. یک زن مادر می‌شود بدون این‌که حقوق اجتماعی‌اش را از دست بدهد. بدون این‌که از کار اخراج شود، بدون این‌که از تفریحات محبوبش محروم شود، بدون این‌که مسوولیت فرزندش را تنها به دوش بکشد و بدون این‌که از جانب دوستان برابری‌خواهش به موجودی حقیر تقلیل داده شود.
چنین جامعه‌ای برای تو به عنوان مادر «دل نمی‌سوزاند»، به تو «احترام می‌گذارد.» به همین نسبت زحمتی که برای بچه‌ات می‌کشی، یک فداکاری احمقانه تلقی نمی‌شود، یک عمل ارزشمند اجتماعی است. هرجا پای مادر و فرزندی در میان باشد، قانون و جامعه هر دو برای حمایت وارد می‌شوند. به همین دلیل است که من هرگز در جمع‌های روشنفکری این سرزمین ندیدم از دیگران به خاطر وجود و حضور بچه‌ها عذرخواهی کنند، بلکه از بچه‌ها به خاطر مناسب نبودن فضا برایشان عذرخواهی می‌کنند.
و این یعنی آنها نه فقط زن را که انسان را رعایت می‌کنند.