میگویند فهرستی طولانی هست از مواد غذایی ضروری برای بدنت. از انواع حبوبات، میوهها و سبزیها و تخم مرغ.
میگویند باید از هر کدام فلانقدر بخوری. من مادر احمقی نیستم. بارها خواندهام دربارهشان و در ذهنم محاسبه کردهام که چه چیزهایی برایت ضروری است.
تو اما عاشق چیزهای عجیب هستی. عاشق پیاز خام. گوجه رنگی. خیار. بستنی. هندوانه. نان.
کلکهای مرسوم برای دادن مواد ضروری به تو به نتیجه نمیرسد. الان دو روزی هست که چیزی نخوردهای که به کار آید. من نگران آهن و روی و ویتامین و بقیهی چیزها هستم.... اما کاری از دستم بر نمیآید.
شیر خوردن هم شده بهانهای که چیزی نخوری. آیا من باید بین شیر خوردن و غذا خوردن انتخاب کنم؟ چرا نمیتوانم وقتی برای شیر سراغم میآیی، خواستهات را رد کنم؟
من نگرانم. و هر لقمهای که خودم میخورم، عذاب وجدان دارم. آیا باید بیشتر اصرار کنمك آیا به اندازهی کافی جدی نیستم؟
میگویند باید از هر کدام فلانقدر بخوری. من مادر احمقی نیستم. بارها خواندهام دربارهشان و در ذهنم محاسبه کردهام که چه چیزهایی برایت ضروری است.
تو اما عاشق چیزهای عجیب هستی. عاشق پیاز خام. گوجه رنگی. خیار. بستنی. هندوانه. نان.
کلکهای مرسوم برای دادن مواد ضروری به تو به نتیجه نمیرسد. الان دو روزی هست که چیزی نخوردهای که به کار آید. من نگران آهن و روی و ویتامین و بقیهی چیزها هستم.... اما کاری از دستم بر نمیآید.
شیر خوردن هم شده بهانهای که چیزی نخوری. آیا من باید بین شیر خوردن و غذا خوردن انتخاب کنم؟ چرا نمیتوانم وقتی برای شیر سراغم میآیی، خواستهات را رد کنم؟
من نگرانم. و هر لقمهای که خودم میخورم، عذاب وجدان دارم. آیا باید بیشتر اصرار کنمك آیا به اندازهی کافی جدی نیستم؟